رامسر شهر دریا وجنگلTourism City
خواندن فاتحه طرح های نیمه تمام در شهرستان رامسر چقدر زمان می برد؟
http://jptedsi.ir/wp-content/uploads/2015/10/377a9a2e3ae09b587d3d4dfd35ee8260.jpg
خواندن فاتحه طرح های نیمه تمام در شهرستان رامسر چقدر زمان می برد؟
محمد ولی تکاسی
از سالها پیش چرخ توسعه شهر نمونه هدف گردشگری رامسر با پیگیری های مستمّر مسئولین وقت و مردم خواهان ترقی و پیشرفت شهرستان رامسر به گردش در آمده است. چوب لای چرخ گذاشتن توسط افراد ناشایست نیز حرف جدیدی نیست که نیاز به توضیح داشته باشد. توسعه شهر نشینی و گردشگری شهری و روستایی با تکیه بر گردشگری پایدار نیز سرمایه گذاری زیادی را می طلبد. در این راستا با جذب برخی سرمایه گذاران و پیمانکاران ریز و درشت وابسته به برخی ارگان های دولتی و بخش خصوصی چندین طرح خُرد و کلان نه بر اساس هدف غائی خود بلکه تا حدّ مطلوب و جهت رفع مشکلات جاری به اجرا درآمدند. از این رهگذر، عده ای سود جسته و عده ای به نوایی رسیدند اما مشکلات ریز و درشت شهرستان رامسر، سادات شهر و کتالم و روستاهای اطراف آن با جمیعتی روزافزون در طی گذشت زمان، بزرگ و بزرگتر شدند تا جایی که حل مشکلات و کنترل آنها در برخی موارد در حال حاضر غیرممکن شده است. استفاده از تجربیات سایر شهرها و پیگیری های مُجدّانه برخی مسئولین و نهادهای دلسوز مردمی هم نتوانست دردی را دوا کند و ما هنوز شاهد اعمال سلیقه ها و علایق شخصی در انجام برخی از امور زیربنایی و توسعه شهری نیز هستیم.
اگر قانون و اصلاحیه آن وجود دارد بهتر است چشم خود را برصدمات زیست محیطی حاصل از اجرای برخی از پروژه های مصوّب جهت توسعه گردشگری، جذب توریسم و اشتغال زا بسته و به اینکه با درآمد حاصله در سالهای آتی به اصلاح امور می پردازیم، دل خوش باشیم.
حال این سؤال پیش می آید اگر شهرستان گردشگری رامسر، جاذبه های 100% طبیعی خود که لازمه جذب گردشگران در حال حاضر است ، را از دست بدهد آیا می توان نظیر کشورهای حاشیه خلیج فارس مشکل درآمد و اشتغال جوانان را فقط با احداث بزرگراه، پل های با هزینه های گزاف، تعدّد بازارهای محلی و یا احداث برج های توریستی و بلند قامت حل نمود؟ بی شک جواب منفی است . چون نمی توان یک منظره بِکر ازجنگل و یا زیستگاه طبیعی فلان پرنده را دوباره مثل روز اول احیاء، مرمّت و یا بازسازی نمود.
بسیار منطقی است، در ارتباط با ارائه طرح های مطابق با محیط زیست و بر اساس نظرات کارشناسی ابتدا طرح های مطالعاتی می بایست انجام شده سپس چالش های احتمالی بر سر راه اجرای پروژه ها و راهکارهای احتمالی آن نیز به بحث و بررسی گذاشته شوند. همچنین شایسته است در انتخاب طرح ها، دنبال واژه های دهان پرکن نبوده و قابلیت اجرایی آنها بر طبق هزینه های اختصاص یافته از مرکز استان و توانایی علمی و اجرایی مدیران حوزه شهرستان مدنظر برنامه ریزان قرار گیرد.
آیا می توان با اعتبارات شهرستانی توقّع خدمت رسانی در سطح کشوری و جهانی را از مسئولین پرتلاش ولی با امکانات اندک انتظار داشت؟ برخی پروژه های نیمه تمام با از دست دادن زمان، خواهان اعتبارات بیشتر از نرخ مصوّب می باشند تا دوباره راه اندازی شوند . اجرا، پیگیری و اتمام یک طرح یا پروژه کوچک و یا میان مدت بهتر از کلنگ زنی و اجرای نیمه تمام چند طرح کلان و دهان پرکن جواب می دهد.
به راستی خواندن فاتحه طرح های نیمه تمام در شهرستان رامسر چقدر زمان می برد؟
گلابی جنگلی(گیلکی رامسری همبوره)
http://sanekooh.ir/wp-content/uploads/2014/10/DSC029912.jpg
نام علمی : Pyrus boissieriana
تیره: گل سرخ Rosaceae
جنس گلابی (Pyrus) یکی از جنسهای متعلق به راسته گل سرخ و تیره گل سرخ است.
"همبوره" یا گلابی جنگلی یکی از درختان جنگلی کمیاب در منطقه البرز است. اغلب اوقات با در اواخر تابستان و یا آغاز پاییز می توانید این میوه را در جنگل های شمال کشور پیدا کنید.(در لرستان به آن مرو و در گبلان به آن تلکا می گویند). نوعی گلابی محلی و درشت نیز وجود دارد که اغلب به رنگ سبز بوده و در جواهرده و روستاهای اطراف به آن "مثقال گلابی" نیز گفته می شود.
ارقام مهم درخت گلابی :
در ایران حدود 120 رقم گلابی شناسایی شده که مهمترین آنها عبارتند از گلابی شاه میوه اصفهان، گلابی نطنز، گلابی سه فصله، گلابی پیغمبری، گلابی سیبری و از ارقام خارجی میتوان به رقم ویلیامز(بارتلت)، دوشس اشاره کرد.
گلابی اسپادانا/گلابی شکری/گلابی مشو/گلابی دوشیز ویلیام /گلابی کوشیا/ گلابی درگزی/از ارقام دیگر گلابی میباشد.
چند زبانزد گیلکی رامسری(80)
1- تِرمی دَرِه ، آو تولونِ
مه وجود دارد. آب گل آلود است.
کنایه: خبرچین وجود دارد.
یادآوری: نیسا دَدا نَسَّه.
انگار فلانی نیست.
2- خَشکه واج
حمام نزده ولی لباس را عوض کردن.
کنایه: چهره عوض کردن، صحبت یا حرف را برگرداندن
3- وی پُلا مَن شیر دَرِه
داخل برنج او شیر وجود دارد.
کنایه: دو رنگی، منافق.
4- اَمِه شیر مَن آو دَخِل نی یَه
داخل شیر ما آب قاظی نشده است.
کنایه: مال حلال، یکرنگی.
5- خوشتِه کین کیلی یَه چنگ دَه.
کلید ک...ن خود را از دست داد.
کنایه: بیرون روی، اسهال.
6- مال پیغمبر بُخواردِن مال خدا دُمال موجَنِن.
مال پیغمبر خوردند دنبال مال خدا می گردند.
کنایه: آدم ناتور، دزد اموال مردم.
7- حیایَه بُخواردِه آورویَه هم قورت بَدَه(قِی بوکورده).زبانزد فارسی است
حیا را خورده و آبرو را هم قورت داده(قی کرده).
کنایه: نهایت بی شرمی، آدم فاسد
8- کین سَرِه پیر!
مرد یا زن پیر که گوشه ای نشسته و هی ایراد می گیرد.
کنایه: غر غر کردن، حرف درشت.
9- وی کین تَرب بُنِه هم داکونی وَگردَنه وی وَلگ ِ هم چَرَنِه!
اگر به ما تحت او تُرُب هم وارد کنی بر می گردد و برگهایش را می خورد.
کنایه: نهایت بی حیایی، آدم پر رو.
10- هم خَنِه خَر بدارِه هم خرما رِ( هم خره خَنِه هم خرمایَه).
هم می خواهد خر را نگهدارد هم خرما را ( هم خر می خواهد هم خرما را).
کنایه: همه چیز را با هم خواستن. بدون رنج بردن گنج خواستن.
11- کهنه پُلا تازه بیشتی کهنه قار و تازه اِشتی!
پلوی تازه و ته دیگ کهنه قهر دیرینه و آشتی جدید!
کنایه: دوستی کردن با دشمنان از روی مصلحت و دوراندیشی، نان به نرخ روز خوردن.
12- خر پیدا باشَه آدم چَرِه پیاده راه بوشَه!
خر پیدا باشد آدم چرا پیاده راه برود.
کنایه: سواری گرفتن از مردم نادان.
گورکن (گیلکی رامسری گورزا)meles linnaeus
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/f/fe/Melesmeles3.JPG
از اعضای خانوادهی راسوها هستند که وزنشان گاه تا 34 کیلوگرم میرسد. کوچکترین گونهی این خانوارها نیز راسو با حداکثر وزن 25 کیلوگرم است. برخی گونههای این خانواده مانند سمور به راحتی از درخت بالا میروند و برخی مانند شنگ در آب زندگی میکنند، اغلب افراد این خانواده یک جفت غدهی توسعه یافته در ناحیهی مخرجی دارند که تولید بوی آزاردهنده کرده و به عنوان وسیلهی دفاعی از آن استفاده میکنند.
از خانوادهی راسوها، رودکها زندگی زیرزمینی دارند و عمدتاً شبگرد هستند. تبحر این گونه در لانهسازی بینظیر است بهطوریکه رودکها لانهای به قطر حدود یک متر در عمق دو تا سه متری خاک ساخته و برای آن چند راه خروجی به طول تقریبی 10 متر ایجاد میکنند، این راهروها علاوه بر ایجاد امکان فرار از دست مهاجمان کارکرد تهویهای نیز برای لانهی مرکزی دارند.
رودک (گورکن) حیوان پرجراتی است و در مقابل حملهی حیوانات پرقدرتی مانند پلنگ از خود دفاع کرده و با استفاده از دندانها و فک قوی خود در بدن مهاجمان زخمهای عمیقی ایجاد میکند. این گونه همه چیز خوار است و به علت شبگرد بودن و نداشتن دشمن طبیعی هماکنون خطر خاصی آن را تهدید نمیکند. از 8 گونهی خانوادهی راسوها 4 گونه راسو، سمور سنگی، شنگ و رودک در استان گیلان یافت میشوند.از غذاهای مختلف حیوانی و گیاهی بخصوص حشرات و لارو آنها ، جوندگان ، خزندگان و قورباغه و پرندگان و تخم آنها و لاشههای حیونات مختلف و از قسمتهای سبز گیاهان و پیاز آنها و میوههایی مانند توت و دانههای تازه تغذیه میکنند. در فصل بهار تولید مثل میکنند. دوران آبستنی آنها در حدود یک سال است. 2 تا 6 و معمولا 4 - 3 بچه میزایند. بچهها به هنگام تولد با چشم بستهاند و سوراخ گوش آنها نیز بسته است و بدن آنها فقط از موهای سفید و کم پوشیده شده است.
* در شهرستان رامسر و حومه
در حال حاضر این حیوان بیشتر در مناطق مرتعی و حاشیه جنگل ها وجود دارد. در گذشته در افواه مردم عادی اصطلاح "گورزا" به مردم کوتاه قد و خِپل نیز گفته می شد و مثل سمورها در نزدیک آبادی ها و کنار رودخانه ها نیز زندگی می کرد.
شکارچی، عکس از نت
جمع آوری و تنظیم: عاکف معززلسکو
ازگیل وحشی( کونوس) Common medlar
سلسله: گیاهی
طبقه بندی نشده: نهان دانگان
طبقه بندی نشده: دولپه ای حقیقی
طبقه بندی نشده: رزیده ها
رده: گل سرخ سانان
تیره: گلسرخیان
جنس: Mespilus
گونه: M. germanica
این گیاه به صورت خودرو در جنگل های شمال کشور و باغات رامسر خصوصآ در منطقه سادات شهر و کتالم در مزارع چای رشد می کنماید. این گیاه به کم آبی و آفات درختان میوه مقاوم بوده و گرمای بالای 30 درجه سانتیگراد و سرمای زیر صفر را به خوبی تحمّل می نماید.
براساس نتایج حاصله میوه ازگیل قهوه ای به عنوان منبعی از آنتی اکسیدان های طبیعی شناخته شد و خشک کردن انجمادی با جلوگیری و یا به تاخیر انداختن قهوه ای شدن آنزیمی باعث افزایش قابل توجهی در محتوی ترکیبات فنولی عصاره حاصل از میوه ازگیل شد. همچنین نتایج نشان داد محتوی ترکیبات فنولی و فعالیت آنتی اکسیدانی بین انواع باغی و جنگلی تفاوت قابل ملاحظه ای دارد.
دریافت مقاله تحقیقی:
سِنگ سیاه
سنگ سیاه، اغلب از جنس آپاتیت، عقیق سیاه، زغال سنگ و یا شهاب سنگ است. اسطوره سنگ سیاه شدن در فولکلور مردم بیشتر در اثر طلسم شدن و بی حرکت ماندن افراد به کار می رود که توسط جادوگران بد و شرور به سنگ سیاه تبدیل می شوند و توسط اسطوره های پهلوانی نظیر ملک محمد، امیر ارسلان نامدار و غیره طلسم دیوها شکسته شده و کسی که سنگ سیاه شده است بعد از سالها به زندگی عادی خود بر می گردد. در افواه مردم گیلک زبان "سنگ سیاه شدن" به منظور نفرین شده و عاقبت به خیر نشدن نیز می باشد.از دهان پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها مکرّرأ شنیده شده است:
"خدایا هر کس تو را نمی شناسد سنگ سیاه بشود".
12 اردیبهشت ماه روز معلم بر خادمان نسل های آینده مبارک باد
http://moallempress.ir/images/news/4549/thumbs/4549.jpg
عشق با دانش متمّم می شود
هر که عاشق شد معلّم می شود
*
قبل از انقلاب روز معلم در ۱۲ اردیبهشت بود و مناسبت آن، کشته شدن یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع اعتراضآمیز معلمان در میدان بهارستان بود.
پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران خبر ترور و شهادت مرتضی مطهری به دست اعضای گروه فرقان در ساعت 10:40دقیقه بعدازظهر 12 اردیبهشت 1358 پس از خروج از خانه دکتر سحابی در خیابان فخرآباد (تهران) از فاصله نزدیک از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و چند دقیقه بعد در بیمارستان «طرفه» واقع در همان نزدیکی به شهادت رسید منتشر گردید و به همین مناسبت نیز همین روز دوباره به نام روز معلم نامگذاری گردید.
منبع:
شیرزاد عبدالهی. «روز معلم، چگونه روز معلم شد؟». خبرآنلاین، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۹. بازبینیشده در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱.
تئاتر رادیویی گیلکی رامسری(کنایه و اشارات)
وُی: اِف اِف اِف! ای مِیوه چند روز آو دل بامُرده مِهی یَه مانِه. چَرِه اَندی بو کانِه! می حال به هم بَزَه! آدم بُخواردِه شیر وی وینی لوکا دل جی درگا هَنِه.
عروس: پیف!(کنایه از استشمام بوی بد). این میوه مثل ماهی مرده چند روز مانده در آب می ماند. چرا اینقدر بو می دهد. حالم را به هم زد.شیر خورده شده آدم از داخل سوراخ های بینی بیرون می آید(کنایه: استفراغ کردن)
زاما: ناشکر نباش ، هینَم اَمِرِه گیر بِمَه باشو خدایَه شکر بوکون. نصف قیمت هِگیتِم.وِرِه خوب بُشور.
داماد: ناشکر نباش. همین هم گیرمان آمد برو خدا را شکر کن.نصف قیمت خریدم. آن را خوب بشور.
کل شومار:"سر نُدانه سرانجام چی یَه مال ندانه بُخواردِه کی یَه"!از جار جیر بمِم ! تی پَئر همیشیک هرچی نوبری دَکِتِه نابااَمِرَرِه هگیتِه. نه چند روزه بوپوسِه میوه یَه!
مادر شوهر:"سر نمی داند سرانجام چیست مال نمی داند خورنده کیست"! از بالا پایین آمدیم. پدر تو همیشه هر چه نوبرانه به بازار می آمد برای ما می خرید. نه میوه پوسیده شده چند روزه را!
وُی:هَه! تو چی چی گونِه مار!. اَمِرَم خوشته پَئر خانِه دل پادشاه بیم. هر وَخت هر چی خسیم فراهم با.
عروس:"آدات تعجّب"، تو چه می گویی مادر!. ما هم در خانه پدر خود پادشاه بودیم.هر وقت هر چه می خواستیم فراهم می شد.
زاما: اُوَّه !!!"از اسب بَکتیم از اصل خا نکتیم". مو یِه نفر آدمِم چند سر نان خوار. یِه کم دل بدِرین. ان شاء الله بلکه اَمِه وضع بهترا باشِه!
داماد: "آدات تعجب" . "از اسب افتادیم از اصل که نیافتادیم" (کنایه: ورشکستکی ). من یک نفر آدم هستم و چند نفر نان خور دارم. کمی صبر کنید. به خواست خدا شاید وضع ما بهتر شود.
وُی: "آها ". آدمی پوست خیلی کُلُفته. می ننه خدا بیامرز همیشیک گوتِه: " اُموقع که دندان دَرِه نان نِدارِه اُ موقع که نان دارِه دندان نِدارِه! خدایا هِچ کسِ اَمِه وَکِتِه کار وَنِکِه. زیر بار وام بانکی اَمِه ورشکسته شان کمَر خَم بابا.
عروس: "بله (کنایه: تایید کردن)". پوست آدمی خیلی کلفت است. مادربزرگ خدا بیامرزم همیشه می گفت:"ان موقع که دندان داری نان نداری ان موقع که نان داری دندان نداری! خدایا کار هیچ کس مثل کار ما نشود.زیر بار وام بانکی کمر ما ورشکستگان خم شد.
نتیجه اخلاقی:
"هر کی روغان خوارِه با مُغان خوارِه ". "ایمروز بُخوار نان و تره فردا بُخوار نان و وَرِه (کَره)".
کنایه:"هر کسی راحتی می خواهد باید اول رنجی را تحمّل نماید". امروز بخور نان و تره فردا بخور نان و گوسفند(کره).
تئاتر رادیویی گیلکی رامسری(دکتر)
مریض: اَی مار مو اَرمانِ همه چی بامُردِم دِ هِچّی خواردِه نیارِم!
مریض: ای مادر (به دادم برس) من در آرزوی همه چیز مردم دیگر چیزی نمی توانم بخورم!
دکتر: اَندی سوج و بیج نزن اول تا آخر یِه سال دَکِشَنِه تا خوب خُب وَکی.
دکتر: انقدر آه و ناله نکن اول تا آخر یک سال زمان می برد تا خوب و خوبتر شوی.
مریض: یکی اَندی بُخواردِه وَزرِس دَرِه یکی هم آه ندارِه با ناله سودا بوکونِه!
مریض: یکی انقدر خورده داره پاره می شود یکی هم آه ندارد با ناله سودا کند!
دکتر: مو ای خواردِن بگوتِم نه اُ خواردِن!
دکتر: من خوردن غذا را گفتم نه خوردن چیز دیگری را!
مریض : چه فرقی کانِه چی ای خواردِن چی اُ خواردِن اَمه خا بازنشست بِبِم دِ خوارده نی یِریم. این نُخار اُن نخار تی خایه پوس بخوارِم!
مریض : چه فرقی می کند چه این خوردن باشد چه ان خوردن ما که بازنشست شدیم نمی توانیم بخوریم! این را نخور آن را نخور پس پوست بیضه تو را بخورم!
دکتر: هر چی بدی یِه بخور ندی یِه نخور!
دکتر: هر چه را دیدی بخور و ندیدی نخور!
مریض: اَمِرَم خدایی دِریم .حَنا به دَس نُمانِه دنیا به کَس نمانِه . بخوارده بُمُرد بهتره تا اَرمان بامُرد.
مریض:ما هم خدایی داریم. حنا به دست نمی ماند دنیا به هیچ کس نمی ماند. بخوری و بمیری بهتر است تا در آرزویش بمیری!
نتیجه اخلاقی:
"شکم زیر دَسِ نه بالای دَس"
شکم در پایین دست است نه بالای دست.
کنایه: کم خوری و تعادل در غذا خوردن.